ضرورت نظام اقتصاد مقاومتی
در ادامه مبحث اول که معرفی اجمالی اقتصاد مقاومتی بود بحث ضرورت طراحی واجرای یک اقتصاد مقاومتی را در این جلسه مطرح می کنیم.
مقام معظم رهبری مواردی را به عنوان ضرورت های اقتصاد مقاومتی مطرح کردند که دو ضرورت اصلی آن را می توانیم این طور بشماریم، ضرورت اول مورد شگفت انگیزی است که در اقتصاد ایران وجود دارد و ضرورت دوم بحث خصومتهای اقتصادی است که دشمنان ما، بر علیه ما اعمال می کنند. در واقع این طور می توانیم بگوییم که تحقق ظرفیت های جدی و شگفت انگیزی که در اقتصاد ایران وجود دارد محقق نخواهد شد و میسر نخواهد بود مگر این که یک نظام اقتصادی طراحی و اجرا بشود و همچنین مهم ترین راه مقابله با خصومت های اقتصادی دشمنان طراحی و اجرای نظام اقتصاد مقاومتی است.
ما در جلسات بعد راجع به ظرفیت های اقتصاد ایران صحبت خواهیم کرد، اما به طور مختصر درباره بحث خصومت های اقتصادی که دارد اعمال می شود، می توانیم این طور مطرح بکنیم؛ ما در شرایط فعلی با دو دسته خصومت های اقتصادی مواجه هستیم، بخشی خصومت های اقتصادی خارجی هستند و بخشی خصومت های اقتصادی داخلی. خصومت های اقتصادی خارجی از طرف دشمنان ما در خارج از کشور طراحی می شوند و خصومت های داخلی در داخل کشور طراحی و اجرا می شوند و به نوعی همان ناکارآمدی های رفتاری عوامل داخلی هستند.
یک توضیح بیشتری می خواهم عرض کنم که این خصومت های خارجی چه چیزهایی هستند وبه چه دلیل اتفاق می افتند، مهم ترین خصومت های خارجی که در حوزه اقتصاد بر علیه ما در سال های اخیر اتخاذ واعمال شده است همان تحریم ها هستند.تحریم بنزین، تحریم بانکی،تحریم نفتی،تحریم کالایی،تحریم تکنولوژی، تحریم حمل ونقل وبیمه وکشتیرانی، که این ها مهم ترین موارد هستند. البته تحریم بنزین اتفاق نیفتاد وعمل نکرد، به خاطر این که قبل از این که این کار را انجام بدهند الحمدلله ما توانستیم در تولید بنزین به خود کفایی برسیم.البته بقیه تحریم ها به هر حال اعمال شدند وتا حد زیادی برای ما مشکلاتی را ایجاد کردند.
اهداف این تحریم ها چیست؟ اصلاً به چه دلیل این همه خصومت اقتصادی باید بر علیه یک کشوری مثل ما اعمال شود؟
گفته می شود که دشمنان ما دو دسته اهداف را در نظر داشته اند، یک دسته اهداف به نوعی اهداف نهایی و دسته دوم اهداف عملیاتی. که قرار بوده اهداف عملیاتی برای این محقق شوند که زمینه را برای تحقق اهداف نهایی فراهم بکنند. اهداف نهایی دشمنان خودش به دو قسمت تقسیم می شود: یکی تغییر رفتار نظام در کوتاه مدت و دیگری تغییر ساختار و الگوی حاکمیت در میان مدت؛ که در بخش تغییر رفتار به دنبال این بودند که اولاً بحث هسته ای تعطیل شود و ثانیاً حمایت از مقاومت کنار گذاشته شود، که هر دو تای این ها صرفاً در جهت منافع اسرائیل است ونه کشورهای دیگر.
اما بحث تغییر حاکمیت به دنبال و در پی تحقق اهداف نظام استکباری جهانی از جمله آمریکا واسرائیل، اجرا و مطرح میشود. برای تحقق این اهداف نهایی اهداف میانی را در نظر گرفتند یا اهداف عملیاتی را، که می توانیم به طور کلی بگوییم که شامل سه مورد است :
1- بحث تورم شدید یا ایجاد یک تورم شدید در اقتصاد ایران
2- ایجاد بیکاری شدید
3- کمبود یا قحطی کالا
یک بحثی مطرح می شود که علت این خصومت ها چه بوده است؟
فرضیه اول این است که برنامه هسته ای ما علت این خصومت ها بوده است، که این فرضیه باطل است. به این جهت که اوج بحران های هسته ای ما در سال های 82 و 85 بوده وهیچ وقت دشمنان ما چنین خصومت هایی را اعمال نکردند و در واقع برنامه هسته ای ما یک بهانه بیشتر نبوده برای این خصومت های اقتصادی. هر چند آن ها انتظار دارند که اولین وکوتاه مدت ترین نتیجه ای که از این خصومت ها و تحریم ها می گیرند تعطیل شدن برنامه هسته ای ایران باشد. اما این به هیچ عنوان فلسفه ومبنای اصلی این تحریم ها وخصومت ها و دشمنی های اقتصادی که بر علیه ما اعمال میکنند نیست.
فرضیه دوم را مطرح و آن را اثبات می کنیم، و آن تحقق یک خطر اقتصادی شدید برای غرب در اثر رشد و بالندگی نظام اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است. اگر بخواهیم خیلی سریع این را عرض بکنیم، مبنای تمدن غرب بر پایه ماتریالیست و اومانیسم بنا شده است. در این فضا هدف غایی که در نظر گرفته می شود حداکثر لذت مادی است و برای حداکثر لذت مادی لازم است که مصرف انبوه اتفاق بیفتد و برای مصرف انبوه نیاز است که درآمد وجود داشته باشد و برای درآمد احتیاج به تولید و بازار برای فروش دارند. برای تولید احتیاج به تکنولوژی، نیروی کار و مواداولیه دارند. غربی ها خودشان تکنولوژی را در دوره رنسانس به دست آورده اند و در آن دوره رشد تکنولوژی اتفاق افتاد. در بحث نیروی کار هم هر کجا نیاز داشته باشند حتماً مهاجرت پذیری انجام می دهند. در قسمت آخر بحث تولید، بحث مواد اولیه است که مواد اولیه تمدن غرب در حال حاضر نفت و گاز است. بالای پنجاه درصد اقتصاد آمریکا به وسیله نفت و گاز است. کشور های اروپایی هم تقریباً به همین ترتیب.
نفت وگاز در کجا است؟ بخش قابل توجهی از نفت وگاز در کشورهای جهان اسلام وجود دارد. بخش دوم کسب درآمد که بازار بود هم در کشورهای اسلامی و مسلمان وجود دارد، کشورهایی که با فروش نفت پول دارند که همان کالاهایی را که غربی ها تولید کردند را بیاورند و مصرف کنند. حالا این جا این سؤال می شود که این مسأله به ما در ایران چه ارتباطی دارد؟ ارتباطش این خواهد بود؛ یک انقلابی در سال 1357 در ایران اتفاق افتاده است که اکنون تحت عنوان جریان بیداری اسلامی الهام بخش یک جریان سیاسی بین المللی شده است. توضیح بدهیم که در سال 57 انقلابی اتفاق افتاد که شعار مبنایی آن اسلام بود، این ها آمدند بررسی کردند و دیدند که اسلام یک سیاست های اقتصادی دارد و سه جزء مهم در این سیاست های اقتصادی است:
1- بحث ارزش علم
2- ارزش کار
3- ارزش بهره وری
ارزش علم یعنی رشد تکنولوژی، ارزش کار یعنی ارتقا نیروی کار و ارزش بهره وری یعنی کاهش خام فروشی. و این سه تا یعنی نفی سلطه غرب، یعنی اگر کشورهای مسلمان این الگو را اجرا کنند، دیگر غربی ها نخواهند توانست نفت و گازشان را به تاراج ببرند و نه محصولاتشان را به این اقتصاد ها غالب خواهند کرد و این یعنی سقوط تمدن غرب. در واقع الهام بخشی انقلاب اسلامی در جریان بیداری اسلامی مهم ترین خطر برای سقوط تمدن غرب است که علت اصلی خصومت های اقتصادی آن ها بر علیه ما هم در سال های اخیر است.
روششناسی اقتصاد مقاومتی
در ادامه مبحث اول که یک بیان و معرفی اجمالی از نظریه اقتصاد مقاومتی بود به بحث چهارم یعنی روش شناسی اقتصاد مقاومتی می رسیم. ما عرض کردیم که اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که مجموعه ای است از سخت افزارها و نرم افزارها که این ها باید طراحی شوند و در مرحله بعد اجرا شوند. حالا صحبت این است که این طراحی چطور اتفاق بفتد؟ می توانیم این را مقدمتاً تحت عنوان فرآیندها در برنامه ریزی اقتصاد مقاومتی مطرح کنیم. این فرآیندها مشتمل بر ابداعات نرم افزاری و سخت افزاری است که این ها منجر به فعال شدن دو کلید اصلی می شوند؛ یکی کلید تقویت تولید ملی و دومی فرهنگ جهاد اقتصادی. در واقع تقویت تولید ملی و جهاد اقتصادی دو بال اقتصاد مقاومتی هستند که فعال سازی آن ها نیازمند به دسته ای از ابداعات نرم افزاری وسخت افزاری است. برای این که تقویت تولید ملی اتفاق بیفتد و فرهنگ جهادی به فعلیت برسد و از حالت نظر به حالت عمل در بیاید، لازم است که از همه ظرفیت های موجود استفاده شود. برای بهره برداری از همه ظرفیت های موجود ما به دو عنصر کلیدی در طراحی نظام اقتصادی احتیاج داریم، عنصر اول تقوا و توکل است و عنصر دوم تدبیر است. در بحث تقوا و توکل به دو آیه خیلی مهم اشاره می کنیم، این پاسخی است به کسانی که معتقدند اقتصاد مقاومتی نمی تواند به اهداف خودش برسد به خاطر این که دنیای غرب و دنیای استکبار با ما در حال دشمنی است.
خداوند متعال در سوره حجر در آیه 21 می فرمایند :«و ان من شَیءٍ الّا عندنا خزائِنُهُ و ما نُنَزله الّا بقدرٍ معلوم ». این آیه خط بطلانی است بر همه نظریه های مربوط به محدودیت منابع ماده به صورت مطلق. خداوند می فرماید که خزانه همه چیز نزد خداوند است و خداوند به قدر معلوم این را نازل می کند. به آیه دیگری اشاره کنیم که در واقع شیر فلکه آن منابع را به ما معرفی می کند، یعنی ما چه کار کنیم که آن منابع به مقدار بیشتری نازل شود. در سوره اعراف آیه مبارکه 96 می فرماید: «و لَو انَّ اهل القری ءَامنوا واتَّقوا لفتحنا علیهم برکاتٍ من السماءٍ والارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون» اگر که ایمان داشته باشید و تقوا داشته باشید برکات زمین و آسمان بر شما نازل خواهد شد. این ها مبانی ایدئولوژیک نظام اقتصاد مقاومتی را در بخشی شکل می دهند و یک عنصر کلیدی در طراحی نظام اقتصاد مقاومتی هستند. اما این تقوا و ایمانی که به عنوان عامل نازل شدن برکات الهی در قرآن کریم مطرح شده از یک بُعد به بحث تدبیر می رسد. تدبیر دومین عنصر کلیدی در طراحی نظام اقتصاد مقاومتی است. در تدبیر گفته می شود که به عنوان یک عنصر محوری روش شناختی، لازم است در طراحی، از تجربیات جهانی استفاده شود، از الگوهای نوآورانه و خلاقانه حتماً باید استفاده شود، از فرصت های جهادی که به صورت انتفاعی یا نیمه انتفاعی هستند باید استفاده شود. ودر نهایت این که اقتصاد مقاومتی نیازمند افزایش بهره وری منابع در تمام حوزه ها است ازجمله بودجه، منابع انسانی، تجهیزات، منابع مالی وسایر موارد. در واقع عناصر کلیدی اقتصاد مقاومتی که در طراحی آن باید لحاظ شود به عنوان دو رکن کلیدی یکی بحث تقوا و توکل و دومی تدبیر و استفاده از همه امکانات ذهنی و فکری است. اما ما می توانیم یک فرآیند علمی را معرفی کنیم. همان طور که عرض کردیم اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است و دو مقدمه علمی را باید طی کنیم؛ اول این که یک درک و یک دانش کافی از مکتب اقتصادی اسلام به عنوان پرتوهایی که به آینه می تابد داشته باشیم و دوم بحث شناسایی خود آینه است.
در شناسایی مکتب اقتصادی اسلام، احتیاج داریم سه شناخت را کسب کنیم :
1- عدالت اقتصادی
2- جهاد اقتصادی
3- عزت اقتصادی
این ها سه تا اصل مهم در مکتب اقتصادی اسلام هستند که شناسایی و تطبیق آن روی حوزه های مختلف اقتصادی ما را به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی حرکت می دهد. اما برای این که آن منویات اساسی مکتب اقتصادی اسلام به فعلیت برسد، ما به شناسایی فضای کنونی (همان آینه که تشبیه کردیم) احتیاج داریم.
برای شناسایی فضای کنونی باید نسبت به دو مطلب حتماً شناخت کسب کنیم. یکی ظرفیت هایی که وجود دارد و دومی خصومت هایی که وجود دارند. این ها همان دو معلوماتی بودند که قبلاً عرض کردیم به عنوان ضرورت های اتخاذ رویکرد اقتصاد مقاومتی وجود دارند. خروجی های این طراحی که اتفاق می افتد در یک بخش طراحی یا اصلاح ساختارها و در بخش دوم طراحی یا اصلاح نرم افزار خواهد بود که ما در قسمت بعدی این جلسات درباره آن صحبت خواهیم کرد. اما به طور مختصر، طراحی یا اصلاح سخت افزار به معنای سازمان دهی مجدد عوامل در اقتصاد خواهد بود از جمله دستگاه های دولتی، ساختارها وسازمان های غیر دولتی، بحث قوانین واصلاحات مربوط به آن ها و هر چیزی که به ساختار و تشکیلات اقتصادی منجر شود و مرتبط باشد. در بخش طراحی واصلاح نرم افزار هم عمدتاً بحث حول سبک زندگی خواهد بود که حضرت آقا به عنوان بخش نرم تمدن اسلامی مطرح می کنند. در اصلاح سبک زندگی به عنوان جزء نرم اقتصاد مقاومتی اتفاقی که خواهد افتاد طراحی رفتارهای جدید، هنجارهای جدید، فرآیندهای جدید و تلقی ها وطرز فکرهای جدید، همان چیزی که خیلی مختصر می توانیم اسمش را بگذاریم طراحی سبک زندگی اقتصادی مقاومتی، خواهد بود.