آموزش مجازی اقتصاد مقاومتی

تنها با یک کلیک یاد بگیرید

اپلیکیشن موبایل
اینستاگرام
ایتا
ایمیل

دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی


کلاس های اولین ترم دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی، هر هفته چهارشنبه ها با حضور صاحب نظران اقتصاد مقاومتی برگزار میشود که نیاز است تا دانشجویان گرامی بعد از هر جلسه حضور خود را با پاسخ به 5 سوال تستی به ثبت برسانند.

مشاهده بیشتر

جدیدترین دوره های آموزش اقتصاد مقاومتی


"گوش نیوش"

انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی:
برگزار کننده جدیدترین دوره های مجازی آموزش اقتصاد مقاومتی توسط برترین اساتید اقتصادی کشور به همراه اعطای مدرک و گواهی معتبر از انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی و پژوهشکده شهید صدر دانشگاه جامع امام حسین (ع) در راستای تبیین و گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در سراسر کشور
شهید سید محمد باقر صدر:
اقتصاد اسلامی، مکتب است؛ نه علم. مکتبی است که راهی را که پیروانش باید در اقتصاد بپیمایند، تبیین می کند. و اقتصاد اسلامی بر مبنای ایده ی عدالت استوار است و از آن رو که مفهوم عدالت هم به جهان علم منتسب نیست، پس شگفت نیست که اقتصاد اسلامی علم نباشد، زیرا جوهر عدالت، ارزیابی و ارزش گذاری اخلاقی است بنابر ایتن عدالت اقتصادی، مهمترین هدف اقتصاد اسلامی دانسته شده است.
دکتر ساسان شاه ویسی:
اقتصاد اسلامی بر قناعت و اعتدال در مصرف‌گرایی تأکید دارد. اقتصاد در اندیشه غرب نیازهای انسان را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود می‌داند؛ ولی در اسلام منابع و امکانات نامحدود معرفی شده‌اند. (به عربی: وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا) قرآن، سوره ابراهیم، آیه ۳۴ ترجمهٔ آیه:‍‍‍«و اگر بخواهید نعمت‌های خداوند را در شمار بیاورید نمی‌توانید نعمت‌های خداوند را به حد و حصری محدود کنید.
دکتر یاسر جبرائیلی:
اقتصاد مقاومتی می‌گوید نباید خام فروشی کرد و منابع گران‌بهای کشور را به ثمن بخس فروخت. نباید دروازه های واردات را تمام طاق گشود تا صنایع نوپای داخلی در رقابتی نابرابر زیر چکمه‌های صنایع خارجی نابود شوند و اساسا به آنها اجازه ظهور داده نشود. باید روی اقتصاد دانش بنیان سرمایه گذاری کرد و برای افزایش سهم آن در صادرات کوشید
امام خمینی (ره):
بر دولتها و دست‏اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف‏ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
دوختن چشم به دست دشمن، مشکلی را حل نمی کند، باید اقتصاد ایران را به بگونه ای تقویت و مستحکم کنیم که در مقابل تکانه های خارجی بایستد و تأثیر نپذیرد. رهبر انقلاب در نکته مهم دیگری افزودند: رفت و آمدهای کنونی هیأتهای خارجی و بسته شدن قراردادها، نباید به هیچ وجه به صنعت و تولید و کشاورزی داخل لطمه بزند، مسئولان مراقب باشند.
دکتر حجت الله عبدالملکی:
مقام معظم رهبری مواردی را به عنوان ضرورت های اقتصاد مقاومتی مطرح کردند که دو ضرورت اصلی آن را می توانیم این طور بشماریم، ضرورت اول مورد شگفت انگیزی است که در اقتصاد ایران وجود دارد و ضرورت دوم بحث خصومت‌های اقتصادی است که دشمنان ما، بر علیه ما اعمال می کنند. در واقع این طور می توانیم بگوییم که تحقق ظرفیت های جدی و شگفت انگیزی که در اقتصاد ایران وجود دارد محقق نخواهد شد و میسر نخواهد بود مگر این که یک نظام اقتصادی طراحی و اجرا بشود و همچنین مهم ترین راه مقابله با خصومت های اقتصادی دشمنان طراحی و اجرای نظام اقتصاد مقاومتی است.
دکتر عادل پیغامی:
دین شامل معتقدات و رفتارهای مردم می‌شود و چون معتقدات مردم در رفتار اثرگذار است، و رفتار، افزون بر جوانب اجتماعی و عاطفی و جوانب دیگر، جوانب اقتصادی را نیز شامل می‌شود، باید دین دارای موضع اقتصادی خاص خود باشد و باید هر دینی جهتگیری اقتصادی ویژه خود را داشته باشد.
حجت الاسلام دکتر مصباحی مقدم:
ما برخلاف موفقیت در بعضی از عرصه های کشور از جمله عرصه های نظامی ، در زمینه اقتصادی به دلیل اینکه برنامه های ما بومی و اسلامی نبوده و بر اساس مبانی غربی شکل گرفته است، موفقیت های چندانی به دست نیاورده ایم. البته با تکیه بر توان نخبگان داخلی و با استفاده از اقتصاد مقاومتی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در این زمینه نیز می توانیم موفق شویم. ما نیازمند بازنگری در زیربناهای فکری و الگوها برای رساندن کشور به قدرت اقتصادی هستیم و اقتصاد مقاومتی که حاصل رهنودهای مقام معظم رهبری و اندیشه های نخبگان داخلی است، گام بزرگی به سمت دست یافتن به این الگو است.

بلاگ آموزشی

Image-3

معرفی اجمالی نظریه اقتصاد مقاومتی

تاریخچه نظریه اقتصاد مقاومتی اولین مبحثی که در این دوره آموزش مجازی در رابطه با اقتصاد مقاومتی مطرح می کنیم، بحث معرفی اجمالی اقتصاد مقاومتی است. ما در این مبحث تلاش می کنیم یک آشنایی اجمالی و سریع با موضوع، ماهیت و محتوای اقتصاد مقاومتی، ایجاد کنیم. در این مبحث ما چهار بحث کلی را مطرح خواهیم کرد: 1- تاریخچه نظریه اقتصاد مقاومتی 2- ماهیت و محتوای اقتصاد مقاومتی 3- ضرورت نظام اقتصاد مقاومتی 4- روش شناسی اقتصاد مقاومتی در واقع ما انتظار داریم دوستانی که این چهار مبحث شش هفت دقیقه ای را ملاحظه می کنند، یک آشنایی اجمالی با اقتصاد مقاومتی از ابتدا تا انتها بصورت گذرا پیدا کنند. بخش اول از مبحث اول: تاریخچه نظریه اقتصاد مقاومتی اگر ما بخواهیم تاریخچه اقتصاد مقاومتی را مطرح کنیم، می توانیم چند دوره زمانی خیلی مهم را در نظر بگیریم. ابتدا باید توجه داشته باشیم که نظریه اقتصاد مقاومتی با وجود این که در ادبیات اقتصاد متعارف هم تحت عناوینی کمابیش مشابه مطرح شده است، اما با این خصوصیاتی که ما مطرح می کنیم ، نظریه‌ای است که مقام معظم رهبری آن را مطرح کرده اند. وقتی ما یک سیر تاریخی را مطرح می کنیم، می بینیم که تأکید بر این که ما در آینده جنگ اقتصادی خواهیم داشت، از سال 86 توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است. این نکته بسیار مهمی است چرا که در سال 86 اقتصاد ما در سطح بین الملل، تقریباً در بهترین وضعیت خودش به سر می برد و مقادیر بسیار زیادی نفت را می توانستیم با قیمت نسبتاً بالا بفروشیم و کشورهای غربی به جهت بحران های مالی که در سال 2008 اتفاق افتاده بود، آماده بودند نهایت همکاری را با ما داشته باشند وخیلی از کالاهایی که تحریم بودیم را به راحتی با قیمت مناسب و حتی به صورت اقساطی در اختیار ما قرار می‌دادند. در این شرایط، بسیاری از شرکت های غربی تحریم هایی را که قبلاً وجود داشت به صورت یک جانبه کنار گذاشتند. در چنین فضایی حضرت آقا هشدار دادند که جنگ بعدی ما جنگ اقتصادی است، ولی متأسفانه توجه زیادی نشد و بیشتر لطماتی که ما بعداً متحمل شدیم به خاطر این بی توجهی بود. اما خود لفظ اقتصاد مقاومتی را حضرت آقا اولین بار سال 89 استفاده کردند و در سخنرانی که در جمع کارآفرینان داشتند، تأکید کردند که ما باید یک الگوی اقتصادی مقاومتی را اجرا کنیم. به طور کلی تأکیدِ مقام معظم رهبری بر مقاوم سازی اقتصاد و توانمند سازی درونی اقتصاد را ما می توانیم از اواسط دهه 80 رصد کنیم اما ادبیات اقتصاد مقاومتی را ایشان در سال های 1390 و 1391 مطرح کردند و جوانب این نظریه را در سلسله سخنرانی هایی تبیین کردند و بعد از سال 91 ما با یک نظریه نسبتاً منسجم در حوزه اقتصاد مواجه هستیم که عنوان آن را به اصطلاح اقتصاد مقاومتی گذاشتند. اما شاید مهم ترین اتفاقات در حوزه اقتصاد مقاومتی در سال 92 افتاد. در دو ماه پایانی سال 92 ما مواجه هستیم با چند اتفاق خیلی مهم. اولین آن مسئله ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است. مجموعه هایی به دستور مقام معظم رهبری در نهادهای تصمیم گیری مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و یک مجموعه در دانشگاه‌ها، روی محتوای این نظریه بررسی کرده بودند و مطالعاتی را انجام داده بودند. پیش نویس این سیاست‌ها در سال 92 آماده شد و چندین رفت و برگشت بین نهادهای تصمیم گیرنده مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه‌ها واساتید دانشگاه‌ها اتفاق افتاد و در نهایت بعد از تصویب در مجمع تشخیص مصلحت و اصلاحاتی که خود حضرت آقا لازم می دیدند، این سیاست ها در بیست وچهار بند ابلاغ شد، که از اهمیت خیلی زیادی برخوردار است و شاید مهم ترین بحث در سیاست های ابلاغی این بود که در مقدمه سیاست ها به این که ما با یک جنگ تحمیلی اقتصادی مواجه هستیم وباید ساختار اقتصاد را برای این جنگ آماده و تقویت بکنیم مطرح شد. بعد از ابلاغ سیاست های کلی به فاصله چند هفته دو اتفاق مهم افتاد. اولین اتفاق دیدار مقام معظم رهبری با سران قوا بود که توجیهات و دستورات اختصاصی را در آن جلسه مطرح کردند. جلسه دومی که برگزار شد یا اتفاق دوم بعد از ابلاغ سیاست ها، نشستی بود که با مسئولین نظام، غیر از سران قوا برگزار شد و حول وحوش چهارصد و پنجاه نفر از مسئولین ارشد نظام، اعم از لشگری وکشوری حضور داشتند و حضرت آقا توضیحاتی را درباره ضرورت و الزامات اقتصاد مقاومتی مطرح کردند. تا این جا می توانیم بگوییم که در ابتدای سال 93 ما با یک نظریۀ اقتصادی مقاومتی مواجه هستیم که حضرت آقا مطرح کردند و بستر قانونی برای اجرای این الگو با ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی فراهم شد. ماهیت و محتوای اقتصاد مقاومتی جلسه گذشته بحث اول را شروع کرده بودیم که معرفی اجمالی اقتصاد مقاومتی بود(در یک محدوده بیست تا سی دقیقه ای ) و بخش اول آن تاریخچۀ اقتصاد مقاومتی بود که جلسه قبل عرض کردیم. در این جلسه بحث ماهیت و محتوای اقتصاد مقاومتی را خیلی سریع عرض می کنیم. قبل از این که وارد بحث های نظری مربوط به خود اقتصاد مقاومتی شویم، خوب است که اشاره ای بکنیم به یک سه گانۀ مفهومی که حضرت آقا در سال های اخیر در حوزه اقتصاد مقاومتی مطرح کردند که بنده اسم این سه گانۀ مفهومی را مبنای اقتصادی انقلاب اسلامی می گذارم. بخش اول این سه گانه، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است که در واقع یک الگو و نظام جدید برنامه ریزی است و نظریۀ جدید در پیشرفت است. البته این صرفاً در حوزه اقتصاد نیست و در همه حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مرتبط خواهد بود. بخش دوم این سه گانۀ مفهومی جهاد اقتصادی است که یک رویکرد فرهنگی به اقتصاد دارد. بخش سوم اقتصاد مقاومتی است. این سه گانه یک مجموعه فکری منسجم را در حوزه اقتصاد معرفی می کند که به عنوان یک نظریه سازگار در دانش وعلم واقتصاد می تواند مورد مطالعه وبررسی قرار بگیرد. در خصوص اقتصاد مقاومتی و مبانی آن اولین صحبتی که می شود مطرح کرد این است که، تعریف اقتصاد مقاومتی چیست؟ اقتصاد مقاومتی را ما خیلی ساده این گونه معرفی می کنیم: اقتصادی که در شرایط دشواری، تهدید و دشمنی بتواند به اهداف خودش برسد. با این تعریف بحث بعدی می پردازد به این که اهداف اقتصاد مقاومتی چیست؟ ما اهداف را تفکیک می کنیم به اهداف مبنایی و اهداف تفصیلی. اهداف مبنایی نظام اقتصاد مقاومتی در واقع همان مکتب اقتصادی اسلام است و اهداف تفصیلی آن، اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است. ما سه هدف اصلی اقتصادی برای انقلاب اسلامی می شماریم: 1- بحث استقلال اقتصادی 2- بحث رفاه عمومی 3- بحث پیشرفت در مطالعه ماهیت نظری اقتصاد مقاومتی عرض ما این بود که اقتصاد مقاومتی در چهارچوب اقتصاد اسلامی تدوین بشود. برای این قضیه لازم بود که ابتدا یک نگاه اجمالی داشته باشیم روی این که خود اقتصاد اسلامی چیست و آن مجموعه معرفی را داریم تحت عنوان معارف اسلامی که از سه جزء اصلی تشکیل می شود : 1- جزء اول مکتب اقتصاد اسلامی است که در واقع دستورالعمل های اقتصادی و دستور العمل های زندگی اقتصادی است برای همه آحاد مردم، دولت، مصرف کنندگان، تولید کنندگان و همگی در چهارچوب احکام مستحب ومکروه و واجب و در واقع به نوعی احکام اقتصادی است. 2- بخش دوم معارف اقتصاد اسلامی نظام اقتصادی اسلامی است. یک نظام اقتصادی اسلامی شکل و ظاهر اقتصادش آن زمانی است که مکتب اقتصادی اجرا شده باشد. 3- بخش سوم علم اقتصاد اسلامی است. علم اقتصاد اسلامی تبیین کننده پدیده های اقتصادی و روابط علّی و معلولی بین آن ها است و وقتی که مکتب اقتصادی اسلام اجرا می شود، نظام اقتصادی اسلامی شکل می گیرد و آن نظام اقتصادی اسلامی متغیرهای مختلف اقتصاد، مثل مصرف، تولید، امور مربوط به بانک ها، نرخ ارز ودولت وامثال این ها و ارتباطات متقابلشان وقتی که بررسی می شود، یک علمی شکل می گیرد به نام علم اقتصاد اسلامی. ما خواهیم گفت که اقتصاد مقاومتی یک نسخه از نظام اقتصادی اسلام است یا یک نظام اقتصادی اسلام است، به همین دلیل لازم است که پیشتر یک تعریف یا تبیین بهتری از نظام اقتصادی اسلامی مطرح کنیم. در یک تعریف نظام اقتصادی اسلامی، بازتاب پرتوهای مکتب اقتصادی اسلام در آینه زمان و مکان معرفی می شود. این به این معنا است که اگر شما یک آینه را در نظر بگیرید که دارای شرایط مکانی و زمانی باشد و نوری که به این آینه می تابد همین به اصطلاح مکتب اقتصاد اسلامی باشد، آن بازتابی که اتفاق می افتد، نظام اقتصادی اسلامی است و این نظام اقتصادی اسلامی یک سخت افزار و یک نرم افزاری دارد، به عبارتی سازمان ها، قوانین و هنجارهایی دارد. در واقع ما با این اوصاف اقتصاد مقاومتی را در مجموعه معارف اقتصاد اسلامی این گونه تعریف می کنیم: اقتصاد مقاومتی نسخه معاصرنظام اقتصادی اسلامی است. به چه معنا؟ به این معنا که در شرایط فعلی، یعنی در شرایط زمانی و مکانی حال حاضر ایران یعنی از سال 86 به بعد بیاییم، یک نقشه خاصی از خصومت اقتصادی در کشور ما به وقوع پیوست و محقق شد که بخشی از این خصومت ها، خصومت‌های خارجی هستند و توسط دشمنان تعیین می شوند. و بخشی خصومت داخلی، که به تعبیری ناکارآمدی و رفتارهای ناصحیح تولیدکنندگان و مصرف کنندگان بخش دولتی و حاکمیتی می تواند باشد. با این اوصاف ما اقتصاد مقاومتی را این گونه می توانیم ترسیم کنیم: به عنوان نسخه معاصر نظام اقتصادی اسلام، ما در شرایطی هستیم ودر یک ایرانی داریم زندگی می کنیم که در حال حاضر مملو است از مجموعه ای از خصومت های اقتصادی. این همان آینه ما است، نوری که به آن می تابد همین پرتوهای مکتب اقتصادی اسلام است، وحالا بازتابی که اتفاق می افتد یک نظام اقتصادی است که ما اسم آن را نظام اقتصاد مقاومتی گذاشته ایم. حال سؤال این جا خواهد بود که سخت افزار و نرم افزار یک نظام اقتصادی چگونه خواهد بود؟ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری مطرح کردند قرار است که یک چهارچوب کلی باشد برای طراحی این سخت افزار واین نرم افزار که مطرح می کنیم که مجموعاً می شود نظام اقتصادی مقاومتی. این گونه بحث را جمع بندی می کنیم: اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است و در واقع یکی از نسخه های نظام اقتصادی اسلامی است متناسب با شرایط فعلی، که با تدوین و با ابلاغ سیاست های کلی آن خطوط اساسی برای طراحی سخت افزار و نرم افزار یک نظام اقتصادی مطرح شده است و الان در مرحله طراحی و در نهایت به مرحله اجرای این نظام خواهیم رسید. این سیاست های کلی را که به آن ها رسیدیم 24 مورد است که خیلی سریع به آن ها اشاره می کنیم. 1- اشاره به بحث کارآفرینی و مشارکت عمومی 2- اقتصاد دانش بنیان 3- بحث بهره وری و مزیت های اقتصادی استان ها 4- بحث یارانه ها 5- سهم بری عوامل تولید 6- کارتولید کالاهای اساسی 7- بحث امنیت غذایی 8- اصلاح الگوی مصرف 9- اصلاح نظام مالی 10- توسعه صادرات 11- استفاده از مناطق آزاد ویژه 12- بحث دیپلماسی اقتصادی 13- بحث صنعت نفت و گاز 14- میادین مشترک و الگوی بهره برداری از آن ها 15- زنجیره ارزش 16- هزینه های عمومی 17- اصلاح نظام مالیاتی 18- قطع وابستگی به نفت 19- مبارزه با مفاسد اقتصادی 20- فرهنگ جهادی وترویج آن 21- گفتمان سازی اقتصادی 22- این که دولت اقداماتش را بسیج بکند 23- نظام درمانی 24- استاندارد این ها را که تقسیم بندی می کنیم می بینیم که یک مجموعه ای از این ها در حوزه جهاد اقتصادی به معنای اخص است و یک مجموعه از این ها در حوزه تقویت تولید است و همه این ها در حوزه و با رویکرد جهاد اقتصادی به معنای اعم مطرح می شود، به این معنا که تا زمانی که یک رویکرد و رهیافت جهادی حاکم نباشد، این مجموعه سیاست ها به تحقق نخواهد رسید.

Image-3

معرفی اجمالی نظریه اقتصاد مقاومتی 2

ضرورت نظام اقتصاد مقاومتی در ادامه مبحث اول که معرفی اجمالی اقتصاد مقاومتی بود بحث ضرورت طراحی واجرای یک اقتصاد مقاومتی را در این جلسه مطرح می کنیم. مقام معظم رهبری مواردی را به عنوان ضرورت های اقتصاد مقاومتی مطرح کردند که دو ضرورت اصلی آن را می توانیم این طور بشماریم، ضرورت اول مورد شگفت انگیزی است که در اقتصاد ایران وجود دارد و ضرورت دوم بحث خصومت‌های اقتصادی است که دشمنان ما، بر علیه ما اعمال می کنند. در واقع این طور می توانیم بگوییم که تحقق ظرفیت های جدی و شگفت انگیزی که در اقتصاد ایران وجود دارد محقق نخواهد شد و میسر نخواهد بود مگر این که یک نظام اقتصادی طراحی و اجرا بشود و همچنین مهم ترین راه مقابله با خصومت های اقتصادی دشمنان طراحی و اجرای نظام اقتصاد مقاومتی است. ما در جلسات بعد راجع به ظرفیت های اقتصاد ایران صحبت خواهیم کرد، اما به طور مختصر درباره بحث خصومت های اقتصادی که دارد اعمال می شود، می توانیم این طور مطرح بکنیم؛ ما در شرایط فعلی با دو دسته خصومت های اقتصادی مواجه هستیم، بخشی خصومت های اقتصادی خارجی هستند و بخشی خصومت های اقتصادی داخلی. خصومت های اقتصادی خارجی از طرف دشمنان ما در خارج از کشور طراحی می شوند و خصومت های داخلی در داخل کشور طراحی و اجرا می شوند و به نوعی همان ناکارآمدی های رفتاری عوامل داخلی هستند. یک توضیح بیشتری می خواهم عرض کنم که این خصومت های خارجی چه چیزهایی هستند وبه چه دلیل اتفاق می افتند، مهم ترین خصومت های خارجی که در حوزه اقتصاد بر علیه ما در سال های اخیر اتخاذ واعمال شده است همان تحریم ها هستند.تحریم بنزین، تحریم بانکی،تحریم نفتی،تحریم کالایی،تحریم تکنولوژی، تحریم حمل ونقل وبیمه وکشتیرانی، که این ها مهم ترین موارد هستند. البته تحریم بنزین اتفاق نیفتاد وعمل نکرد، به خاطر این که قبل از این که این کار را انجام بدهند الحمدلله ما توانستیم در تولید بنزین به خود کفایی برسیم.البته بقیه تحریم ها به هر حال اعمال شدند وتا حد زیادی برای ما مشکلاتی را ایجاد کردند. اهداف این تحریم ها چیست؟ اصلاً به چه دلیل این همه خصومت اقتصادی باید بر علیه یک کشوری مثل ما اعمال شود؟ گفته می شود که دشمنان ما دو دسته اهداف را در نظر داشته اند، یک دسته اهداف به نوعی اهداف نهایی و دسته دوم اهداف عملیاتی. که قرار بوده اهداف عملیاتی برای این محقق شوند که زمینه را برای تحقق اهداف نهایی فراهم بکنند. اهداف نهایی دشمنان خودش به دو قسمت تقسیم می شود: یکی تغییر رفتار نظام در کوتاه مدت و دیگری تغییر ساختار و الگوی حاکمیت در میان مدت؛ که در بخش تغییر رفتار به دنبال این بودند که اولاً بحث هسته ای تعطیل شود و ثانیاً حمایت از مقاومت کنار گذاشته شود، که هر دو تای این ها صرفاً در جهت منافع اسرائیل است ونه کشورهای دیگر. اما بحث تغییر حاکمیت به دنبال و در پی تحقق اهداف نظام استکباری جهانی از جمله آمریکا واسرائیل، اجرا و مطرح می‌شود. برای تحقق این اهداف نهایی اهداف میانی را در نظر گرفتند یا اهداف عملیاتی را، که می توانیم به طور کلی بگوییم که شامل سه مورد است : 1- بحث تورم شدید یا ایجاد یک تورم شدید در اقتصاد ایران 2- ایجاد بیکاری شدید 3- کمبود یا قحطی کالا یک بحثی مطرح می شود که علت این خصومت ها چه بوده است؟ فرضیه اول این است که برنامه هسته ای ما علت این خصومت ها بوده است، که این فرضیه باطل است. به این جهت که اوج بحران های هسته ای ما در سال های 82 و 85 بوده وهیچ وقت دشمنان ما چنین خصومت هایی را اعمال نکردند و در واقع برنامه هسته ای ما یک بهانه بیشتر نبوده برای این خصومت های اقتصادی. هر چند آن ها انتظار دارند که اولین وکوتاه مدت ترین نتیجه ای که از این خصومت ها و تحریم ها می گیرند تعطیل شدن برنامه هسته ای ایران باشد. اما این به هیچ عنوان فلسفه ومبنای اصلی این تحریم ها وخصومت ها و دشمنی های اقتصادی که بر علیه ما اعمال می‌کنند نیست. فرضیه دوم را مطرح و آن را اثبات می کنیم، و آن تحقق یک خطر اقتصادی شدید برای غرب در اثر رشد و بالندگی نظام اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است. اگر بخواهیم خیلی سریع این را عرض بکنیم، مبنای تمدن غرب بر پایه ماتریالیست و اومانیسم بنا شده است. در این فضا هدف غایی که در نظر گرفته می شود حداکثر لذت مادی است و برای حداکثر لذت مادی لازم است که مصرف انبوه اتفاق بیفتد و برای مصرف انبوه نیاز است که درآمد وجود داشته باشد و برای درآمد احتیاج به تولید و بازار برای فروش دارند. برای تولید احتیاج به تکنولوژی، نیروی کار و مواداولیه دارند. غربی ها خودشان تکنولوژی را در دوره رنسانس به دست آورده اند و در آن دوره رشد تکنولوژی اتفاق افتاد. در بحث نیروی کار هم هر کجا نیاز داشته باشند حتماً مهاجرت پذیری انجام می دهند. در قسمت آخر بحث تولید، بحث مواد اولیه است که مواد اولیه تمدن غرب در حال حاضر نفت و گاز است. بالای پنجاه درصد اقتصاد آمریکا به وسیله نفت و گاز است. کشور های اروپایی هم تقریباً به همین ترتیب. نفت وگاز در کجا است؟ بخش قابل توجهی از نفت وگاز در کشورهای جهان اسلام وجود دارد. بخش دوم کسب درآمد که بازار بود هم در کشورهای اسلامی و مسلمان وجود دارد، کشورهایی که با فروش نفت پول دارند که همان کالاهایی را که غربی ها تولید کردند را بیاورند و مصرف کنند. حالا این جا این سؤال می شود که این مسأله به ما در ایران چه ارتباطی دارد؟ ارتباطش این خواهد بود؛ یک انقلابی در سال 1357 در ایران اتفاق افتاده است که اکنون تحت عنوان جریان بیداری اسلامی الهام بخش یک جریان سیاسی بین المللی شده است. توضیح بدهیم که در سال 57 انقلابی اتفاق افتاد که شعار مبنایی آن اسلام بود، این ها آمدند بررسی کردند و دیدند که اسلام یک سیاست های اقتصادی دارد و سه جزء مهم در این سیاست های اقتصادی است: 1- بحث ارزش علم 2- ارزش کار 3- ارزش بهره وری ارزش علم یعنی رشد تکنولوژی، ارزش کار یعنی ارتقا نیروی کار و ارزش بهره وری یعنی کاهش خام فروشی. و این سه تا یعنی نفی سلطه غرب، یعنی اگر کشورهای مسلمان این الگو را اجرا کنند، دیگر غربی ها نخواهند توانست نفت و گازشان را به تاراج ببرند و نه محصولاتشان را به این اقتصاد ها غالب خواهند کرد و این یعنی سقوط تمدن غرب. در واقع الهام بخشی انقلاب اسلامی در جریان بیداری اسلامی مهم ترین خطر برای سقوط تمدن غرب است که علت اصلی خصومت های اقتصادی آن ها بر علیه ما هم در سال های اخیر است. روش‌شناسی اقتصاد مقاومتی در ادامه مبحث اول که یک بیان و معرفی اجمالی از نظریه اقتصاد مقاومتی بود به بحث چهارم یعنی روش شناسی اقتصاد مقاومتی می رسیم. ما عرض کردیم که اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که مجموعه ای است از سخت افزارها و نرم افزارها که این ها باید طراحی شوند و در مرحله بعد اجرا شوند. حالا صحبت این است که این طراحی چطور اتفاق بفتد؟ می توانیم این را مقدمتاً تحت عنوان فرآیندها در برنامه ریزی اقتصاد مقاومتی مطرح کنیم. این فرآیندها مشتمل بر ابداعات نرم افزاری و سخت افزاری است که این ها منجر به فعال شدن دو کلید اصلی می شوند؛ یکی کلید تقویت تولید ملی و دومی فرهنگ جهاد اقتصادی. در واقع تقویت تولید ملی و جهاد اقتصادی دو بال اقتصاد مقاومتی هستند که فعال سازی آن ها نیازمند به دسته ای از ابداعات نرم افزاری وسخت افزاری است. برای این که تقویت تولید ملی اتفاق بیفتد و فرهنگ جهادی به فعلیت برسد و از حالت نظر به حالت عمل در بیاید، لازم است که از همه ظرفیت های موجود استفاده شود. برای بهره برداری از همه ظرفیت های موجود ما به دو عنصر کلیدی در طراحی نظام اقتصادی احتیاج داریم، عنصر اول تقوا و توکل است و عنصر دوم تدبیر است. در بحث تقوا و توکل به دو آیه خیلی مهم اشاره می کنیم، این پاسخی است به کسانی که معتقدند اقتصاد مقاومتی نمی تواند به اهداف خودش برسد به خاطر این که دنیای غرب و دنیای استکبار با ما در حال دشمنی است. خداوند متعال در سوره حجر در آیه 21 می فرمایند :«و ان من شَیءٍ الّا عندنا خزائِنُهُ و ما نُنَزله الّا بقدرٍ معلوم ». این آیه خط بطلانی است بر همه نظریه های مربوط به محدودیت منابع ماده به صورت مطلق. خداوند می فرماید که خزانه همه چیز نزد خداوند است و خداوند به قدر معلوم این را نازل می کند. به آیه دیگری اشاره کنیم که در واقع شیر فلکه آن منابع را به ما معرفی می کند، یعنی ما چه کار کنیم که آن منابع به مقدار بیشتری نازل شود. در سوره اعراف آیه مبارکه 96 می فرماید: «و لَو انَّ اهل القری ءَامنوا واتَّقوا لفتحنا علیهم برکاتٍ من السماءٍ والارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون» اگر که ایمان داشته باشید و تقوا داشته باشید برکات زمین و آسمان بر شما نازل خواهد شد. این ها مبانی ایدئولوژیک نظام اقتصاد مقاومتی را در بخشی شکل می دهند و یک عنصر کلیدی در طراحی نظام اقتصاد مقاومتی هستند. اما این تقوا و ایمانی که به عنوان عامل نازل شدن برکات الهی در قرآن کریم مطرح شده از یک بُعد به بحث تدبیر می رسد. تدبیر دومین عنصر کلیدی در طراحی نظام اقتصاد مقاومتی است. در تدبیر گفته می شود که به عنوان یک عنصر محوری روش شناختی، لازم است در طراحی، از تجربیات جهانی استفاده شود، از الگوهای نوآورانه و خلاقانه حتماً باید استفاده شود، از فرصت های جهادی که به صورت انتفاعی یا نیمه انتفاعی هستند باید استفاده شود. ودر نهایت این که اقتصاد مقاومتی نیازمند افزایش بهره وری منابع در تمام حوزه ها است ازجمله بودجه، منابع انسانی، تجهیزات، منابع مالی وسایر موارد. در واقع عناصر کلیدی اقتصاد مقاومتی که در طراحی آن باید لحاظ شود به عنوان دو رکن کلیدی یکی بحث تقوا و توکل و دومی تدبیر و استفاده از همه امکانات ذهنی و فکری است. اما ما می توانیم یک فرآیند علمی را معرفی کنیم. همان طور که عرض کردیم اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است و دو مقدمه علمی را باید طی کنیم؛ اول این که یک درک و یک دانش کافی از مکتب اقتصادی اسلام به عنوان پرتوهایی که به آینه می تابد داشته باشیم و دوم بحث شناسایی خود آینه است. در شناسایی مکتب اقتصادی اسلام، احتیاج داریم سه شناخت را کسب کنیم : 1- عدالت اقتصادی 2- جهاد اقتصادی 3- عزت اقتصادی این ها سه تا اصل مهم در مکتب اقتصادی اسلام هستند که شناسایی و تطبیق آن روی حوزه های مختلف اقتصادی ما را به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی حرکت می دهد. اما برای این که آن منویات اساسی مکتب اقتصادی اسلام به فعلیت برسد، ما به شناسایی فضای کنونی (همان آینه که تشبیه کردیم) احتیاج داریم. برای شناسایی فضای کنونی باید نسبت به دو مطلب حتماً شناخت کسب کنیم. یکی ظرفیت هایی که وجود دارد و دومی خصومت هایی که وجود دارند. این ها همان دو معلوماتی بودند که قبلاً عرض کردیم به عنوان ضرورت های اتخاذ رویکرد اقتصاد مقاومتی وجود دارند. خروجی های این طراحی که اتفاق می افتد در یک بخش طراحی یا اصلاح ساختارها و در بخش دوم طراحی یا اصلاح نرم افزار خواهد بود که ما در قسمت بعدی این جلسات درباره آن صحبت خواهیم کرد. اما به طور مختصر، طراحی یا اصلاح سخت افزار به معنای سازمان دهی مجدد عوامل در اقتصاد خواهد بود از جمله دستگاه های دولتی، ساختارها وسازمان های غیر دولتی، بحث قوانین واصلاحات مربوط به آن ها و هر چیزی که به ساختار و تشکیلات اقتصادی منجر شود و مرتبط باشد. در بخش طراحی واصلاح نرم افزار هم عمدتاً بحث حول سبک زندگی خواهد بود که حضرت آقا به عنوان بخش نرم تمدن اسلامی مطرح می کنند. در اصلاح سبک زندگی به عنوان جزء نرم اقتصاد مقاومتی اتفاقی که خواهد افتاد طراحی رفتارهای جدید، هنجارهای جدید، فرآیندهای جدید و تلقی ها وطرز فکرهای جدید، همان چیزی که خیلی مختصر می توانیم اسمش را بگذاریم طراحی سبک زندگی اقتصادی مقاومتی، خواهد بود.

Image-3

نگاهی به انواع ارزش سهام در بازار سرمایه

ارزش اسمی یک سهم، قیمتی است که عرضه اولیه سهام شرکت براساس آن قیمت انجام می‌شود. ارزش اسمی هر سهم شرکت‌های پذیرفته ‌شده در بورس ایران، 100 تومان(یک هزار ریال) است … الف) ارزش اسمی: ارزش اسمی یک سهم، قیمتی است که عرضه اولیه سهام شرکت براساس آن قیمت انجام می‌شود. ارزش اسمی هر سهم شرکت‌های پذیرفته ‌شده در بورس ایران، 100 تومان(یک هزار ریال) است. مبلغ ارزش اسمی، بر روی برگه‌های سهام درج می‌شود. در تصویر زیر، نمونه یک برگه نشان داده شده است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، کل سرمایه شرکت، تعداد سهام منتشر شده و ارزش اسمی هریک از سهام، به‌علاوه تعداد سهامی سهامدار در اختیار دارد، بر روی برگه سهام درج شده است. ب) ارزش دفتری: اگر مجموع بدهی‌های شرکت را از مجموع دارایی‌های آن کم کنیم، مبلغ باقیمانده نشان‌دهنده مجموع ارزش سرمایه سهامداران شرکت یا به تعبیر دقیق‌تر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود. حال اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، عدد حاصل بیانگر ارزش دفتری هر سهم است. ارزش سرمایه سهامداران = مجموع بدهی ها – مجموع دارایی ها ارزش دفتری = تعداد سهام / ارزش سرمایه برای مثال، فرض کنید مجموع ارزش دارایی‌های شرکت الف در پایان سال اول فعالیت شرکت، ۱۰ میلیارد تومان است. این شرکت همچنین درمجموع هفت میلیارد تومان به بانک‌ها و سایر شرکت‌ها، بدهی دارد؛ بنابراین، مجموع حقوق صاحبان سهام این شرکت سه میلیارد تومان خواهد بود. حال اگر شرکت مذکور در مجموع تعداد ۲۰ میلیون سهم منتشر کرده باشد، ارزش دفتری هر سهم این شرکت ۱۵۰ تومان خواهد بود. دلیل ذکر کلمه «دفتر» در ارزش دفتری سهم هم این است که اعداد و ارقام مربوط به دارایی‌ها و بدهی‌های شرکت، براساس ارقام ثبت‌شده در دفاتر حسابداری شرکت، مدنظر قرار می‌گیرند. ج) ارزش بازار: ارزش بازار یا قیمت معاملاتی، قیمتی است که سهام براساس آن، در بورس معامله می‌شود. همان‌طور که قبلا توضیح داده شد، اگرچه قیمت اسمی هر سهم در بورس ۱۰۰ تومان است، اما سهام اغلب شرکت‌ها در بورس براساس قیمت اسمی و حتی ارزش دفتری، معامله نمی‌شود. آنچه قیمت سهم در بورس را تعیین می‌کند، میزان عرضه و تقاضا برای یک سهم است(مکانیزم تعیین قیمت معاملاتی سهام در بازار بورس). برای مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب یک شرکت، سرمایه‌گذاران زیادی متقاضی خرید سهام آن شرکت در بورس باشند؛ بنابراین، قیمت آن در بورس براساس میزان تقاضا، افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است این افزایش تا چند برابر قیمت اسمی هم باشد. در نقطه مقابل، عملکرد ضعیف یک شرکت ممکن است باعث بی‌رغبتی سرمایه‌گذاران به خرید یا نگهداری سهم مذکور و درنتیجه، افزایش عرضه آن در بورس باشد. طبیعتا با افزایش عرضه، قیمت سهم کاهش‌یافته و اگر این روند ادامه یابد، ممکن است قیمت سهم حتی به زیر قیمت اسمی، یعنی ۱۰۰ تومان برسد؛ بنابراین، ارزش بازاری یک سهم، قیمتی است که در بورس بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. د) ارزش ذاتی: قیمت ذاتی یک سهم وجود دارد. اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید قیمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون ۲۰۰ تومان است، به‌بیان‌دیگر، سهام شرکت الف هم اکنون با قیمت ۲۰۰ تومان در بورس در حال خریدوفروش است؛ اما سرمایه‌گذاران زیادی همچنان متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از این سرمایه‌گذاران سؤال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آن‌ها این خواهد بود که «به نظر ما، این سهم بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش دارد.» معنی این جمله این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، بیشتر از قیمت بازار این سهم است. بنابراین، در یک تعریف ساده، ارزش ذاتی یک سهم، بیانگر قیمتی است که سرمایه‌گذاران برای سهم قائل هستند. طبیعتا اگر از دید سرمایه‌گذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از ارزش بازار آن سهم باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایه‌گذاری به شمار نمی‌رود. ارزش ذاتی یکی از پارامترهای کلیدی در تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) محسوب می‌شود و تحلیلگر با محاسبه ارزش ذاتی و مقایسه آن با ارزش بازاری، در مورد خرید، فروش یا نگهداری سهم تصمیم‌گیری می‌کند.

Image-3

کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست؟

کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست؟ کلمه Entrepreneur که در زبان فارسی به کارآفرین ترجمه شده، اصالتاً یک کلمه فرانسوی است که اولین بار در سال 1723 میلادی برای توصیف فردی که با پذیرفتن ریسک اقتصادی و با امید به سودآوری، یک کسب‌وکار را راه‌اندازی و مدیریت می‌کند وارد واژه‌نامه‌های فرانسوی شد. با این تعریف از کارآفرین، کارآفرینی فرآیند اقداماتی است که یک کارآفرین به‌عنوان شخصی که همیشه به دنبال ایده‌های تازه است، به آن‌ها متوسل می‌شود تا با پذیرفتن ریسک و تردیدهای ذاتی موجود در هر اقدام جدید، از آن ایده‌ها فرصت‌های تازه خلق کند. کارآفرینی کارآفرینی چه ویژگی‌هایی دارد؟ ویژگی‌های خاصی که کارآفرینی را از اقدامات مشابه با آن متمایز می‌کند عبارت‌اند از: 1. کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی و پویا است کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی است، زیرا با نیت ارزش‌آفرینی و کسب سود مالی و از طریق استفاده بهینه از منابع محدود، یک کسب‌وکار جدید راه‌اندازی و مدیریت می‌شود. به‌علاوه، ازآنجایی‌که این ارزش‌آفرینی در میان فضای ناامن کسب‌وکار باید به‌طور مستمر ادامه پیدا کند، لذا کارآفرینی به‌هیچ‌عنوان فضای یکنواختی ندارد؛ بلکه پویا و پرتکاپو است. 2. کارآفرینی همزاد نوآوری است کارآفرینی مستلزم جستجوی مستمر برای یافتن ایده‌های تازه است. اساساً لازمه بقای کارآفرین، ارزیابی مستمر روندها و اقدامات فعلی با هدف بهینه‌سازی و استفاده از سیستم‌های نوینی است که باعث پیشبرد هرچه بهتر اهداف کسب‌وکار می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، کارآفرینی نیازمند تلاش مستمر در جهت بهبود و بهینه‌سازی است و این تلاش بدون خلاقیت و نوآوری ره به‌جایی نخواهد برد. 3. کارآفرینی به پتانسیل سودآوری وابسته است منظور از پتانسیل سودآوری، احتمال بازگشت سرمایه یا کسب درآمد ناشی از اقدام مخاطره‌آمیز کارآفرین در جهت تبدیل یک ایده جدید به یک کسب‌وکار واقعی است. ایده‌های کارآفرین در غیاب پتانسیل سودآوری فقط در حد نظریه باقی خواهد ماند. 4. کارآفرینی مستلزم ریسک‌پذیری است عصاره و جوهر کارآفرینی، تمایل به در آغوش کشیدن ریسکی است که ذاتاً در خلق و اجرای ایده‌های جدید وجود دارد. ایده‌های تازه همیشه با شک و تردید همراه‌اند و چه‌بسا نتیجه اجرای آن‌ها مثبت نباشد، یا فوراً به ثمر نرسند؛ بنابراین کارآفرین برای چشیدن میوه زحمات خود باید صبور و ریسک‌پذیر باشد. کارآفرینی کارآفرینی چه مراحلی دارد؟ کارآفرینی نیز به‌مانند هر اقدام هدفمند دیگری نیازمند طی کردن مراحل خاصی است که این مراحل را به‌طور خلاصه می‌توان به ترتیب زیر بیان کرد: 1. شناسایی یک فرصت در این مرحله، کارآفرین با خلاقیت و ذهن بازی که نسبت به ایده‌ها و چالش‌های جدید دارد وجود فرصتی را احساس کرده و بازار موجود برای آن را تصور می‌کند. درواقع، کارآفرین در این مرحله به دنبال نیازها، خواسته‌ها، مشکلات و چالش‌هایی است که تابه‌حال به شکل مناسبی برآورده یا حل نشده‌اند. 2. تعیین یک چشم‌انداز کارآفرین در این مرحله با هدف پیدا کردن روش‌های تازه و نوآورانه برای حل مشکل یا ارضای نیاز موجود، با استفاده از تجربه‌های گذشته و خلاقیت خود ایده پردازی می‌کند. سپس از میان همه ایده‌هایی که شکل می‌گیرند، عملی‌ترین و سودآورترین مورد به‌عنوان بهترین ایده انتخاب می‌شود. در اینجا فرصت‌ها و شرایط مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد و ارزش محصول یا سرویس مورد نظر، ریسک و امتیازات و فضای رقابت موجود ارزیابی می‌شود. در نهایت، یک چشم‌انداز جامع برای اجرایی کردن ایده مورد نظر شکل می‌گیرد. 3. متقاعد کردن دیگران کارآفرین در این مرحله به کمک یک بیزینس پلن (Business Plan یا برنامه کسب‌وکار) تلاش می‌کند تا نظر افراد حقیقی و حقوقی مناسب، ازجمله سرمایه‌گذاران، شرکای توانمند و مؤسسات مالی و اعتباری را جلب کند. در نهایت، یک گروه مقدماتی از افرادی که توانایی تبدیل چشم‌انداز به واقعیت را دارند، تشکیل می‌شود. 4. تأمین منابع مورد نیاز در این مرحله از کارآفرینی، منابع موردنیاز، ازجمله منابع مالی، اجرایی، نیروی انسانی و اطلاعات لازم تهیه و سازمان‌دهی می‌شود. 5. مرحله اجرایی پس از تأمین و سازمان‌دهی منابع موردنیاز، نوبت به عملی کردن ایده‌ها و راه‌اندازی کسب‌وکار می‌رسد. طبیعتاً پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز ایده‌ها به شوق و انگیزه و تلاش مضاعفی نیاز خواهد داشت. 6. تغییر و تطبیق نظارت، جرح‌وتعدیل و تطبیق با شرایط بازار ازجمله ضرورت‌های انکارناپذیر کارآفرینی است. اجرای تغییرات موردنیاز مستلزم وجود منابع مالی و انعطاف‌پذیری نیروی انسانی خواهد بود و باید از قبل مدنظر قرار داده شده باشد. کارآفرینی کارآفرینی چه اهمیت و چه مزایایی دارد؟ ازجمله مهم‌ترین مزایا و منافع فردی، سازمانی و اجتماعی کارآفرینی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. کارآفرینی باعث تقویت مهارت‌های مدیریتی می‌شود یکی از بزرگ‌ترین مزایای کارآفرینی، پتانسیل بالای آن برای شناسایی و تقویت توانمندی‌های مدیریتی کارآفرین است. کارآفرین در طول فرآیند کارآفرینی یک مشکل را بررسی و راهکارهای مختلفی برای حل آن پیدا می‌کند؛ سپس گزینه‌های مختلف را از نظر هزینه و بازده بررسی می‌کند و در نهایت بهترین گزینه را انتخاب می‌کند؛ در ادامه نیز به‌طور مستمر درگیر برنامه‌ریزی و تصمیمات آنی خواهد بود. این فرآیند می‌تواند بهترین تمرین برای تقویت مهارت‌های مختلف کارآفرین، ازجمله مهارت‌های تصمیم‌گیری و تصمیم سازی وی باشد. همین مهارت‌ها و توانمندی‌های مدیریتی در نهایت عامل خلق فناوری‌ها و محصولات جدیدی خواهد بود که جایگزین فناوری‌ها و محصولات قدیمی شده و عملکرد بهتری را هم برای کسب‌وکار و هم برای جامعه رقم می‌زنند. 2. کارآفرینی باعث رشد نوآوری و خلاقیت و شکل گرفتن شرکت‌ها و سازمان‌های کارآمدتر می‌شود کارآفرینی می‌تواند با تکیه‌بر مهارت‌ها، ایده و خلاقیت کارآفرینان موجب رشد و تقویت خلاقیت و نوآوری در جامعه شود. این به‌نوبه خود باعث ایجاد جوّ بهتر و پویاتری در فضای کسب‌وکار و شکل گرفتن شرکت‌ها و سازمان‌های خلاق‌تر و کارآمدتری خواهد شد. 3. کارآفرینی استانداردهای زندگی در جامعه را بالا می‌برد کارآفرینی با ایجاد و تقویت شرکت‌ها و سازمان‌های کارآمد و خلّاق، محصولات و خدمات متنوع و نوآورانه‌ای را در دسترس جامعه قرار می‌دهد که همین باعث بهبود شرایط زندگی برای مردم خواهد شد. 4. کارآفرینی ابزار مؤثری برای توسعه اقتصادی است کارآفرینی مستلزم تولید و استفاده از ایده‌های خلاقانه، به حداکثر رساندن بازده حاصل از مصرف منابع، توسعه مهارت‌های مدیریتی و موارد مشابه است و تقریباً همه الزامات کارآفرینی نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در توسعه اقتصادی کشور دارند. کارآفرینی عوامل مؤثر بر کارآفرینی کدامند؟ کارآفرینی یک فرآیند پیچیده است که تحت تأثیر فعل‌وانفعال دامنه گسترده‌ای از عوامل مختلف قرار می‌گیرد. ازجمله مهم‌ترین عواملی که کارآفرینی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: الف. عوامل فردی مؤثر بر کارآفرینی عوامل فردی با شایستگی‌ها و توانمندی‌های شخصی کارآفرین در ارتباط هستند: • ابتکار عمل: کارآفرین بدون نیاز به درخواست یا دستور دیگران دست‌به‌کار می‌شود؛ • فعال و نه منفعل: فرصت‌ها را شناسایی و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کند؛ • پشتکار: در هر شرایطی برای غلبه بر موانع تلاش می‌کند و هرگز از موفقیت سیر نمی‌شود؛ • مهارت حل مسئله: توانایی ایده پردازی دارد و به راهکارهای نوآورانه‌ای دست پیدا می‌کند؛ • توانایی متقاعدسازی و جلب نظر دیگران: می‌تواند نظر مشتریان، شرکا و سرمایه‌گذاران را جلب کند و در حفظ و گسترش روابط توانمند است؛ • اعتمادبه‌نفس: قدرت تصمیم‌گیری و اجرای تصمیمات خود را دارد؛ • خودانتقادگری: از اشتباهات خود و تجربه‌های دیگران درس می‌گیرد؛ • مهارت برنامه‌ریزی: در جمع‌آوری اطلاعات، طراحی برنامه‌های مدوّن و نظارت بر عملکرد مهارت دارد؛ • ریسک‌پذیری: مخاطرات را به‌طور حساب‌شده‌ای به جان می‌خرد. این ویژگی ضروری‌ترین توانمندی برای کارآفرینی است. ب. عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی منظور از عوامل محیطی، عوامل مرتبط با شرایطی است که کارآفرین در آن کار می‌کند. ازجمله این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: • فضای سیاسی • سیستم قانونی • شرایط اقتصادی • شرایط اجتماعی • وضعیت بازار • امنیت عواملی مانند اعتراضات سیاسی و اعتصاب، اقدامات و قوانین غیرعادلانه و سیاست‌های غیرمنطقی مالی و پولی سدّی بر سر راه کارآفرینی و لذا رشد اقتصادی محسوب می‌شوند. از طرف دیگر، درآمد بالاتر مردم، اشتیاق جامعه به محصولات و فناوری‌های نوین، نیاز به ابزارهایی برای تسریع ارتباطات و حمل‌ونقل و موارد مشابه باعث تقویت و پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینی خواهد شد. کارآفرینی انواع کارآفرینان کارآفرینان را بر اساس تمایل به خلق ایده‌های تازه می‌توان به دسته‌های زیر تقسیم کرد: • کارآفرینان خلاق: این‌ها افرادی هستند که توانایی خلق ایده‌های نوآورانه، بهتر و اقتصادی‌تری را برای کسب‌وکار و مدیریت دارند. این کارآفرینان پیشگامان عرصه کسب‌وکار هستند و بیشترین تأثیر را بر رشد اقتصادی جامعه دارند. • کارآفرینان مقلّد: این‌ها افرادی هستند که در جاده‌ای که توسط کارآفرینان خلاق ایجادشده قدم می‌گذارند. معمولاً کارآفرینان مقلد به این دلیل از همتایان خلاق خود تقلید می‌کنند که فضای فعالیتشان اجازه خلاقیت و خلق ایده‌های جدید را به آن‌ها نمی‌دهد. معمولاً در کشورهایی که ساختار اقتصادی و سازمانی ضعیفی دارند بیشتر چنین کارآفرینانی را مشاهده می‌کنیم. • کارآفرینان محتاط: این کارآفرینان افرادی هستند که در خلق و اجرای ایده‌های جدید ابتکار عمل ندارند؛ بلکه به انتظار شرایط مناسب می‌نشینند؛ مگر اینکه متوجه خطری شوند که موجودیت کسب‌وکارشان را به خطر می‌اندازد. انواع کارآفرینی کارآفرینی را نیز می‌توان با توجه به شاخص‌ها و معیارهای مختلفی دسته‌بندی کرد. یکی از رایج‌ترین و جامع‌ترین گروه‌بندی‌های انواع کارآفرینی به‌این‌ترتیب است: 1. کارآفرینی در کسب‌وکارهای کوچک امروزه بیشتر کارآفرینان و استارتاپ‌ها را می‌توان در گروه کسب‌وکارهای کوچک دسته‌بندی کرد. به‌عنوان نمونه، 5.7 میلیون کسب‌وکار کوچک در ایالات‌متحده وجود دارد که معادل 99.7 درصد کل شرکت‌های فعال در این کشور بوده و 50 درصد از شاغلین مشاغل غیردولتی در این کسب‌وکارها به کار مشغول هستند. ازجمله کسب‌وکارهای کوچک می‌توان به خواروبارفروشی‌ها، آرایشگاه‌ها، مشاوران، آژانس‌های مسافرتی، فروشگاه‌های اینترنتی محلی، کارگاه‌های نجاری، مغازه‌های الکتریکی و مواردی از این قبیل اشاره کرد. کسب‌وکارهای کوچک معمولاً افراد محلی یا اعضای خانواده خود را به کار می‌گیرند و بسیاری از آن‌ها سود چندانی به دست نمی‌آورند. تعریف آن‌ها از موفقیت، کسب یک درآمد معمولی است، نه تسلط بر بازار یا رشد و توسعه تا تبدیل‌شدن به یک کسب‌وکار بزرگ. ازآنجایی‌که این کسب‌وکارها نمی‌توانند نظر سرمایه‌گذاران را به خود جلب کنند، لذا به سرمایه دوستان و خانواده یا وام‌های بانکی متکی هستند. 2. کارآفرینی در استارتاپ مقیاس‌پذیر استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر (Scalable) یا به عبارت بهتر «گسترش‌پذیر» کسب‌وکارهایی هستند که بنیان‌گذارشان از همان روز اول می‌داند که چشم‌اندازشان می‌تواند دنیا را تغییر بدهد و لذا بر روی رشد و توسعه کسب‌وکار تمرکز می‌کند. این نوع از کارآفرینی نظر سرمایه‌گذاران را جلب کرده و بهترین و خلاق‌ترین کارکنان را جذب می‌کند. استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر معمولاً در قطب‌های نوآوری جهان (سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بانگالور و ...) شکل می‌گیرند و درصد آن‌ها زیاد نیست، اما به خاطر پتانسیل و بازده بالایی که دارند بیشترین سرمایه (و توجه) را به سمت خود جذب می‌کنند. 3. کارآفرینی در شرکت‌های بزرگ چرخه عمر شرکت‌های بزرگ نامحدود نیست؛ به این معنی که رشد آن‌ها به نوآوری مستمر و عرضه محصولات نوین و مدل‌های جدید تولیدات فعلی بستگی دارد. تغییر در سلایق مشتریان، تغییر و تحول در فناوری‌ها و قوانین، ظهور رقبای جدید و موارد مشابه می‌تواند این شرکت‌ها را بیشتر تحت ‌فشار قرار داده و آن‌ها را به سمت تولید محصولات کاملاً جدید برای مشتریان جدید و برای عرضه در بازارهای جدید سوق بدهد. در این راستا، شرکت‌های بزرگ به دنبال خرید شرکت‌های خلاق و مبتکر می‌روند یا اینکه خودشان یک محصول تحول‌آفرین تولید می‌کنند (کارآفرینی درون‌سازمانی). جالب اینجاست که غالباً بزرگی شرکت اجرای برنامه‌های تحول‌آفرین را دشوارتر می‌کند. 4. کارآفرینی اجتماعی کارآفرینان اجتماعی افراد مبتکری هستند که بر روی خلق محصولات و خدماتی تمرکز می‌کنند که نیازها و مشکلات اجتماعی را حل می‌کند؛ اما برخلاف استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر، هدف آن‌ها تبدیل کردن جهان به ‌جای بهتری برای زندگی است، نه گرفتن سهمی از بازار یا سودآوری برای بنیان‌گذاران آن. کارآفرینی اجتماعی می‌تواند غیرانتفاعی، انتفاعی یا ترکیبی از این دو باشد. 5. کارآفرینی اینترنتی و کارآفرینی سنتی دنیای دیجیتال و به‌خصوص اینترنت بر همه ابعاد زندگی انسان سایه افکنده و طبیعتاً کارآفرینی هم از این تأثیر بی‌نصیب نمانده است. درواقع، پتانسیل اینترنت برای کارآفرینی آن‌قدر زیاد بوده که نوع نسبتاً جدیدی از کارآفرینی موسوم به «کارآفرینی اینترنتی» نیز پدید آمده است. همان‌طور که از نام این نوع از کارآفرینی برمی‌آید، مبنای کارآفرینی اینترنتی یک «کسب‌وکار اینترنتی» است؛ بنابراین بزرگ‌ترین تفاوت بین کارآفرینی اینترنتی با اقسام دیگر کارآفرینی تمرکز کارآفرینی اینترنتی بر اینترنت برای کسب درآمد است؛ درحالی‌که انواع دیگر کارآفرینی وب محور نیستند. البته چنین تعریفی به این معنا نیست که کسب‌وکارهای سنتی به هر قیمتی از استفاده از اینترنت خودداری می‌کنند؛ بلکه عامل مهم، محوریت اینترنت در کارآفرینی و کسب‌وکار است. درواقع، امروزه آن‌قدر اینترنت با انواع مختلف کارآفرینی عجین شده که به‌سختی می‌توان از عبارت کارآفرینی «غیر اینترنتی» برای توصیف انواعی از کارآفرینی استفاده کرد که اینترنت محور نیستند. به‌عنوان‌مثال، حتی اگر کسب‌وکاری با محوریت فروش ترشی داشته باشید، باوجوداینکه یک کارآفرین اینترنتی محسوب نمی‌شوید، به کمک شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام یا با راه‌اندازی یک سایت اختصاصی می‌توانید کسب‌وکار خود را تبلیغ و ترویج کنید. فرق عمده‌ای که بین کارآفرینی سنتی و اینترنتی وجود دارد این است که شما می‌توانید در کارآفرینی اینترنتی با کمک ابزارهای آنلاین سئو نظیر گوگل آنالیتیکس کسب‌وکار خود را تحلیل کرده و بدانید که به کدام سمت می‌روید، چیزی که در کسب‌وکاری که در بستر اینترنت انجام نمی‌شود به راحتی امکان پذیر نیست. مقاله مرتبط: کسب درآمد از اینترنت با 14 راه پولساز و بدون نیاز به سرمایه کارآفرینی تصورات نادرست درباره کارآفرینی در پایان به برخی از تصورات نادرست رایج درباره کارآفرینی اشاره می‌کنیم. - کارآفرینی ذاتی است و کارآفرینان کارآفرین به دنیا آمده‌اند این یک تصور کاملاً نادرست است، چراکه کارآفرینی حوزه‌ای است که مدل‌ها، فرآیندها و معادلات خاص خودش را دارد. لذا با مطالعه درباره کارآفرینی می‌توانید آن را یاد بگیرید. دقیقاً به همین دلیل است که امروزه برخی از دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی امکان تحصیل در رشته کارآفرینی را فراهم آورده‌اند. - افراد ناسازگار یا فراری از درس کارآفرین می‌شوند شاید بتوان برای چنین تصوری چند مصداق برجسته (مثل بیل گیتس) پیدا کرد، اما لزوماً چنین چیزی صحیح نیست. حقیقت این است که آموزش و یادگیری بیشتر باعث رشد و پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینی و کارآفرینان خواهد شد. - برای کارآفرینی فقط به پول احتیاج دارید پول مانند خونی است که برای زنده ماندن و رشد باید در رگ کسب‌وکار جاری باشد؛ اما امکان تأمین منابع موردنیاز برای ایده خوبی که متناسب با شرایط و مقتضیات موجود است وجود دارد و لذا پول مسئله غیرقابل‌حلی نخواهد بود. کارآفرینی - فقط داشتن یک ایده فوق‌العاده برای کارآفرینی کافی است اگر ترکیبی از همه منابع و شرایط لازم، مخصوصاً توان مدیریتی وجود نداشته باشد، یک ایده خوب یا فوق‌العاده فقط در حد یک ایده باقی خواهد ماند و هیچ‌گاه به مرحله عمل درنخواهد آمد. - کارآفرینی سرشار از خوشی و لذت است بسیاری از مردم با این تصور لذت‌بخش که خودشان رئیس خودشان خواهند بود رؤیای کارآفرینی را در سر می‌پرورانند؛ اما باید به خاطر داشته باشید که در یک شغل معمولی فقط به یک رئیس حساب پس می‌دهید؛ اما به‌عنوان کارآفرین باید همیشه پاسخگوی سرمایه‌گذاران، شرکا و از همه مهم‌تر، مشتریان باشید. اساساً حقیقت این است که کار کردن برای دیگران از کار کردن برای خودتان آسان‌تر است؛ چراکه به‌عنوان یک کارآفرین و مدیر کسب‌وکار، ذهنتان در همه حال درگیر مسئولیت خطیری خواهد بود که برعهده‌گرفته‌اید. حرف آخر کارآفرینی به‌عنوان یک فرآیند مملو از ریسک که بر ابتکار، توانمندی و علاقه کارآفرین تکیه دارد باعث رشد کارآفرین و جامعه می‌شود. طبیعتاً با توجه به ریسکی که ذاتاً با کارآفرینی همراه است با قدم گذاشتن در این مسیر نباید انتظار داشته باشید که همه‌چیز به خوبی و به بهترین شکل ممکن به‌پیش برود. بااین‌وجود، با توجه به آنچه که در این مطلب ذکر شد و با مطالعه و کسب آگاهی بیشتر، در کنار علاقه و ایمانی که به کار خود دارید، در نهایت می‌توانید میوه زحمات خود را بچشید. به‌علاوه، حتی در صورت شکست یک درس تازه خواهید گرفت که از آن می‌توانید برای ساختن پلی به سمت پیروزی بهره‌برداری کنید.

مشاهده همه مطالب